1-

قرعه فال کنون به نام تو افتادست
از کار تو کس گره ولی نگشادست
یک جمله بگویم که تو یک پند بگیری

آورده ی باد ای پسرم بر باد است

2-

یادمه یک روز همراه یارو
رفته بودیم تا کلیمانجارو
برف سنگین بود خیلیم سنگین
لیک ما را بود جارو وپارو

3-

تو قد کوتاه و چاق و ریزه میزه
به دور تو مگس در ویز و ویزه
گمان کردم کروکوری عزیزم
ندانستم که گوشای تو تیزه

4-


اینوری نرو که دست اندازه
اون وری برو که جاده بازه
آهسته اگر نری تو جاده

تحویلیت نمی گیرم جنازه

5-

تو در نظرم چو غاز هستی
با بوی بدت چو گاز هستی
من کوهم اگر کمی فقیرم

تو چون تپه ای بلند و پستی


6-

ای روی تو چو ماه خوشکل
چشم تو سیاه مثل پشکل
داری دهنی شبیه گاله

آدم شدن تو هست مشکل


7-


دیدمت خندان  که پشتک میزنی
سوی من بی وقفه جفتک می زنی
گفتم از پیشم برو گم شو دگر

پباز هم اس ام اس  وتک می زنی

8-

ای خال لبت سیاه چاله
قربون شما عمه و خاله
گویند که در فلان ولایت

دور سر تو گرفته هاله

9-

من می دانم که کاسه ای زیر نیم کاسه هست
چون همیشه و هر جا هست دست بالا دست
هر چند بخواهند نتوانند که پنهان بکنند از مردم

چون کلنگ از آسمان این بار نفتاده بشکست

10-

یک دست زلف یار و یک مشت در دهانش
گوشش برید اول وآنگه لب و زبانش
می خورد خون او را همراه کیک یزدی

می گفت فحش و لعنت بر روح و بر روانش

11-

ای دلبر من که جان فدایت
قربون تو و نمره ی پایت
انگار که یوسفی عزیزم

آید ز ته چاه کنون صدایت

12-

الا ای یار پر فیس و افاده
که فیل از بینی ریزت فتاده
نباشد در وجود تو ادب هیچ
نمی دانی تو صرف حال ساده

13-


خرم از کره گی دم داره خیلی
بود یالش شبیه موی لیلی
به عر عر می کند بیدار ما را

برد بار مرا مثل تریلی